Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - برترين ها - ايمان عبدلي:
حميد رضا يا (متهم هفته)
اتفاقي که براي رپر معروف افتاده، يک جورايي براي همه ما جذابيت دارد. اين که پسري جوان تحت ستم ناپدري باشد و بعد به فکر انتقام بيفتد، درونمايه ازلي و ابدي جذابي دارد. وقتي هم که يک شخص مشهور درگير چنين چيزهايي مي شود، جذابيت ماجرا چند برابر مي شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خب ما همه اش فکر مي کنيم معروف ها جور ديگري فکر مي کنند. جور ديگري مي خورند و جور ديگري مي پوشند. اصلا نمي توانيم فکر کنيم که معروف ها هم يکي از ماها هستند. حالا که حميد رضا درگير چنين ماجرايي شده آن ها را نزديک خودمان مي بينيم؛ آن ها هم رنج هايي شبيه ما دارند و حماقت هايي هم!
در اين ميانه، يکي از همين معروف ها هشتگ گذاشته که فلاني قاتل نيست. يکي ديگر در وصف مظلوميت رپر جوان گفته. خلاصه که جذابيت ژست متفاوت و اخلاق مداري چنان سلبريتي ها را مفتون کرده که انگار آدم فيلم هاي کيميايي شده اند و خودشان مجري قانون هستند. اين آدم مشهورهايي که چنين حمايت هاي کوري مي کنند، درصدي از فرهنگ شهروندي و قانون مداري را در وجود ندارند. بدتر آن که در دنيايي که شهرت مشروعيت مي آورد، چيزي را ترويج مي کنند که اصلا عقلاني نيست. يعني شما با هر کسي که مشکل داشتي راسا و شخصا اقدام کن و باقي اش را به هشتگ ها و اينستاگرام و توئيتر بسپار. در شرح مظلوميت شما کساني هستند که صفحات مجازي را لمس مي کنند! روزگاري، شايد 5 دهه پيش خيلي ها نوشتند، از دل فرهنگي که توصيه به خودسري و چاقوکشي مي کند و از دل سينمايي که قهرمانش قيصر است، چيز خوبي در نمي آيد، آن مردم ديگر به قانون تمکين نمي کنند. آشوب را راه حل هر بحران مي دانند

حالا اما اوضاع دراماتيک تر هم شده. هر کسي که مشهور است به صرف شهرت مي تواند، مانيفست بدهد. بدون هيچ پيش زمينه اي جامعه شناس و تحليل گر مي شوند. قتل و اغتشاش را تاييد مي کنند .اتفاقي که مي افتد اسفناک است؛ بي شمار نوجوان هايي که در حسرت شهرت آن آدم مشهور او را والا و برتر مي دانند، هر کپشن آن ها را وحي قلمداد مي کنند. آن ها هم که يه پا قصير هستند و توصيه مي کنند که اگر ناپدري تان اذيتتان کرد، اگر مادرتان تحت ستم بود با گلدان کريستال بزنيد توي سرش! تا خلاص شويد. مثل قيصر که در حمام تيغ مي کشيد که برادران آب منگل را نفله کند. قيصر ادعاي روشنفکري نداشت. کارگري بود در آبادان و سواد درست و حسابي هم نداشت. اين ها اما يک روز از کامو نقل قول مي کنند، روز ديگر حميدرضا را در آغوش مي کشند. اشتباه نشود، کسي بدش نمي آيد اين غائله زودتر بخوابد، اما نه با چنين جوسازي هايي.
عليرضا منصوريان يا (غم انگيز هفته)
روزهايي که منصوريان سرمربي استقلال شد، هواداران اين تيم خيلي خوشحال بودند. به هر حال منصوريان دو هفته مانده به پايان ليگ، قهرماني را از پرسپوليس گرفته بود. در چنين شرايطي انتخاب او حس شيريني از کري خواني براي هواداران استقلال همراه داشت. آن زمان با خيلي از استقلالي هاي دور و نزديک که صحبت مي کرديم و مي گفتيم که انتخاب منصوريان يک اشتباه بزرگ است و اصلا مظلومي عملکرد بدي نداشته و تعويضش شرايط تيم را بي ثبات مي کند، در گوششان نمي رفت. گمان مي کردند، کينه ي آن شکست ر ا داريم و ...خب ما چشيده بوديم سال ها ناکامي با پيرواني و استيلي و ديگران را. پرسپوليس بعد از قطبي تا قبل از برانکو جز پيروزي در دربي ها هيچ دستاورد ديگري نداشت (اگر که اصلا پيروزي در دربي دستاورد باشد!). نه جام خاصي گرفت و نه بازي هاي دلچسبي ارائه مي کرد.
خلاصه که منصوريان حس خوبي داشت و پس از چند بازي تيمش راه افتاد. موج مثبت هواداران استقلال همه را به آينده مربي گري منصوريان اميدوار کرد. برخي از کارشناسان مثل اميد روانخواه همان روزها گفتند که استقلال نون ناشناختگي و جواني اش را مي خورد و فاقد قدرت تاکتيکي است و اگر بازيکناني حمل کننده اي مثل کاوه رضايي از اين تيم حذف شود به مشکل بر مي خورند.

گوش ها بدهکار نبود. استقلال هم در آسيا، هم در ايران خوب نتيجه مي گرفت و وقتي تيم فوتبالي نتيجه مي گيرد دقيق ترين نقدها هم شنيده نمي شود، تا اين که تيم عليمنصور رسيد به العين. آن شب افتضاح را برخي دوباره به اسم اتفاق توجيه کردند. متعصب تر ها نديدند که يکي مثل رحمتي ريتم تيم را به هم زده و اصلا دروازه باني که در چنين سن و سالي چهارگله و شش گله مي شود، به چه قيمت سنگر استقلال را رها نمي کند؟ پرسپوليسي ها همه ي اين روزگارها را ديده بودند؛ استيلي چگونه مربي شد؟ چند نسل بازيکن بي کيفيت به اين تيم آمدند؟ هواداران استقلال اما از پس سال هاي با ثبات قلعه نويي و مظلومي، درک نمي کردند که جوان هاي خامي چون منصوريان چه بلايي مي تواند سر اين تيم بياورند.
بلا همين است؛ روزگار جوري چرخيده که از پنج بازي فقط چهار امتياز! که همان را هم شايسته نبودند. مربي اي که نمي داند چرا يکي مثل بيت سعيد را مي خرد؟ چه اصراري به جپاروف و جباري؟ وقتي فرشيد اسماعيلي و اميد نورافکن هستند. استقلال پر از اين سوالات خرد و کلان شده...
با همه ي اين ها کاش منصوريان بماند و استقلال را به اوج برساند. اما آن وقت بايد به منطق فوتبال شک کرد. نه منصوريان، نه هيچکدام از مربيان کم سواد فوتبال ايراني نبايد موفق باشند، چون خلاف عدالت است. فوتبال بازي ساده دهه ها پيش نيست. تبديل به يک علم و صنعت شده. گل محمدي، منصوريان، پيرواني، مرفاوي، استيلي و حتي دايي موفقيت هاي مقطعي ناپايدار مي آورند. با کي روش و برانکو شايد بشود قله هايي را فتح کرد. آن ها مهندس هستند. اين ها در نهايت سرکارگر! کما اين که چه پرسپوليس و چه تيم ملي پس از رفتن کي روش و برانکو احتمالا تبديل به ويرانه خواهند شد.
مدير عامل چسب هل يا (مضحک هفته)
رفتار مدير عامل چسب هل سوژه شبکه هاي مجازي شده. تصاويري که کارمندان اين کارخانه را در صف نماز اجباري نشان مي دهد و تولد مدير اين کارخانه و سوژه هايي که به جد و هزل از اين سوژه در شبکه هاي اجتماعي ساخته اند، جالب توجه است. مي دانيم که در طول تاريخ خالقان محصولات هنري بارها در قالب هاي مختلف خواسته اند نشانمان بدهند که منش ديکتاتوري چه بلاهايي سر جمعيت مي آورد! با نقاشي هاي مغشوش يا موسيقي راک و اعتراضي. در داستان هاي نمادين که يک روستا را نمادي از يک کشور گرفته اند و در فيلم ها...همه در تلاش بودند، زشتي استبداد و خودرايي و توهم را نشان بدهند. جوري که مستقيم نباشد و تاثير گذار هم بماند، تا از استبداد راي در امان باشيم و مبادا فکر کنيم خيلي کارمان درست است. چسب هل و داستان هايش دقيقا فضاي حاضر و آماده اي است که نشان مي دهد چگونه اطمينان کاذب از هر کسي مي تواند تصويري مضحک بسازد که البته عاقبت هم دستش رو خواهد شد، انگار اين ماجرا يک اثر هنري است.

طرف کلي زور گويي کرده و جالب اين جاست که حرف حساب را هم نمي پذيرد به مانند تمام آدم هاي اين شکلي همان سلاح هميشگي انکار و کوچه علي چپ را استفاده مي کند. آن هاهمه شان شبيه هم هستند در هر سطحي که باشند، همين گونه اند؛ زيادي مطمئن اند و از همين اطمينان مي شود سرنخ هايي به دست آورد. اطمينان و انکار و توهم خصيصه هاي ثابت آن ها است. مي خواهد چاوز در ونزوئلا باشد. مي خواهد پدر مستبد خانواده چهارنفري آپارتمان روبرويي باشد، مي خواهد رئيس جمهوري باشد که وعده ي خوشبختي مي دهد و بدبختي مي آورد.
مخلص کلام اين که بعضي خبرها لطف خداست که بلاي خودکامگي را ببينيم. جوري که خيلي بهمان فشار نيايد و حتي از کنار آن بخنديم و لطيفه بسازيم و از طرفي هم آن بخش «هان دل عبرت بين» وجودمان به کار بيفتد و يادمان نرود که هر کدام از ما اگر خيلي مطمئن شويم چيزي شبيه وجود متوهم مديرعامل چسب هل خواهيم شد. اين نوشته اگر خيلي احساس خاص پنداري کند و اين قلم زيادي به خودش مطمئن باشد، بوي تعفش کل اين مجموعه را خواهد برداشت. سبک زندگي هامان، نوع موسيقي که گوش مي دهيم، شکل تفريح کردنمان و از مدل حرف زدن تا مدل ماشين، همه سليقه است. هيچکدام وحي منزل نيست. هيچکدام قطعي نيست. قطعي هاي زندگي هامان که بيشتر شود بيشتر خودکامه، متوهم و انکار کننده خواهيم شد. چنين رفتارهايي به همه ي ما نزديک است هر چقدر که از حقيقت و عدالت دور شويم به خودکامگي نزديک تريم.
جهرمي يا (وزير هفته)
نمي دانم «پل جاسوس ها» را ديده ايد يا نه؟ فيلمي که تام هنکس در آن نقش يک نيروي رده بالاي امنيتي آمريکايي را بازي مي کند. مي رود به خاک آلمان شرقي تا وارد يک معامله ي امنيتي با حکومت شوروي شود. با داستان و احوالات دنياي ديوارکشي شده ي آن سال ها کاري نداريم. نکته ويژه ي فيلم، تصويري است که مثل خيلي ديگر از فيلم هاي هاليوود از يک مامور امنيتي آمريکايي مي بينيم. تصوير يک قهرمان زميني. فيلم با دغدغه هاي شخصي مامور امنيتي شروع مي شود و در سکانس پاياني هم همان مامور امنيتي را در جمع خانواده اش مي بينيم. ماموري که دلش براي خانواده اش تنگ مي شود، همسر و فرزاندنش را در آغوش مي کشد. مرادم از يادآوري «پل جاسوس ها» اين است که در هاليوود تکليف فيلمساز در پرداخت شخصيت هاي امنيتي مشخص است. آن ها قهرمانند چون منافع آمريکا را تامين مي کنند و از آن مهم تر آن ها قهرماناني زميني اند، خانواده دارند، دلتنگ مي شوند و سرشار از احساسات و عواطف يک انسان عادي هستند و در کنار همه اين دغدغه هاي جهان شمول، مامور به حفظ امنيت کشورشان هم هستند.
روزهاي گذشته که بحث راي اعتماد به وزراي پيشنهادي رئيس جمهور داغ بود. جوان ترين وزير پيشنهادي با برچسب امنيتي بودن رانده شد و البته در نهايت راي اعتماد را کسب کرد. اما در هياهوي داستان هاي راي اعتماد، تلويزيون هاي آن ور آبي سوژه ها ساختند! تکليف آن ها مشخص است، اما خودمان هم سهم هايي در اين تقصير داريم. مقصريم و چيزهايي را در ذهن مردم کاشته ايم که آن ور آبي ها مي توانند به نفع خودشان و در مواقع نياز از آن چيزها برداشت کنند، اصلا همين اندازه که از امنيتي بودن برچسب بسازند، خودش نشان از ضعف محصولات فرهنگي داخلي دارد. ما در تمام اين سال ها چند داستان، چند فيلم و سريال داشته ايم که مامورين امنيتي اش، واقعي و ملموس هستند؟

به غير از چند استثنا نظير «سيانور» که شعيبي توانست بالاخره اين طلسم را بشکند و يک ساواکي را باور پذيرتر نشانمان دهد يا در «به رنگ ارغوان» و کاراکتر حميد فرخ نژاد که حاتمي کيا ما را با يکي از معدود امنيتي هاي زميني و در عين حال قهرمان مواجه کرد. حکايت يک نيروي اطلاعاتي که درد مي کشيد و به ماموريت اش وفاداربود. به عبارتي تصويري چند وجهي و واقعي. اين ها از معدود استثناها بوده اند. مساله اين جاست که ذهنيت عمومي مان با همان بيشمار تصاوير افراطي سياه و سفيد از اطلاعاتي و ساواکي شکل گرفته.
شايد بايد سال ها داستان ها و فيلم و سريال هايي ساخته شود که صرف امنيتي بودن يک وزير پيشنهادي را دليلي بر عدم کفايت آن ندانيم. کراوات يک ساواکي و يا محاسن انبوه يک مامورين امنيتي فعلي تصاوير ساده اي است که مخاطب پيچيده تر دنياي متکثر امروز آن را پس مي زند و بدتر اين که که درک و دريافت او را از موقعيت يک مامور امنيتي دچار خدشه مي کند. قابليت و ظرفيت رسانه بيشتر از پارچه نوشته هاي شعاري و يا ديوار نويسي هاي افراطي است. گاهي با همان مدل هيجان زده مناسب ديوارنويسي ها کاراکترسازي مي کنيم و در بزنگاه هايي اين چنيني حکايت سرکنگبين صفرا فزود، مي شود .

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۹۹۸۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمید طیبی: در ازبکستان قدرت خود را به رخ فوتسال جهان خواهیم کشید

به گزارش قدس آنلاین، حمید طیبی افزود: مدیریت احسان اصولی، عضو هیئت رئیسه و مسئول کمیته فوتسال فدراسیون فوتبال به عنوان سرپرست کاروان اعزامی توانست نظم بسیار خوبی در این سفر ایجاد کند تا بازیکنان با فراغ بال به فکر بازی‌ها باشند.

مدرس فدراسیون با اشاره به قهرمانی تیم ملی فوتسال کشورمان در جام ملت‌های آسیا ابراز کرد: به وحید شمسایی و دیگر اعضای کادر فنی، بازیکنان و به خصوص ابوالفضل کریمیان مدیر تیم و بهروز عظیمی و علی اکرمی به عنوان دو بازیکن ارزنده فوتسال خراسان این قهرمانی را تبریک می‌گویم. امید است با تداوم حضور و تلاش بی وقفه بتوانند در جام جهانی هم برای ایران اسلامی افتخار آفرینی کنند.

مسئول کمیته فوتسال هیئت فوتبال خراسان رضوی درباره وضعیت کاپیتان تیم ملی فوتسال کشورمان نیز گفت: متاسفانه حسین طیبی به خاطر مصدومیت جام ملت‌ها را از دست داد ولی با پیگیری تمرینات و روند درمان، به لطف خدا تا جام‌جهانی شرایط خود را پیدا خواهد کرد و در صورت صلاحدید کادر فنی در کنار دیگر بازیکنان در ازبسکتان حاضر خواهد بود.

وی با اشاره به در پیش بودن جام جهانی فوتسال تصریح کرد: موفقیت در جام جهانی نیازمند تدارکات قوی‌تری است و مطمئن هستم فدراسیون فوتبال و کمیته فوتسال در این مسیر از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد. جامعه فوتسال کشور هم در کنار تیم ملی و کادر فنی آن خواهد بود و می‌توانیم قدرت خود را به رخ فوتسال جهان بکشیم.

حمید طیبی در پایان درباره تاریخ‌سازی تیم ملی افغانستان با کادر مشهدی‌اش گفت:  نکته مثبت دیگر جام ملت‌های فوتسال آسیا، موفقیت تیم ملی فوتسال افغانستان با سرمبیگری مجید مرتضایی و کادر مشهدی این تیم بود که جای خوشحالی و تبریک دارد و امیدوارم این تیم نیز در جام جهانی موفق باشد.

حمیدرضا خداشناس

دیگر خبرها

  • بیداری اسلامی چهره ظالمین را در دنیا آشکار کرده
  • مطهری و استفاده بهینه از مطهری!
  • حمید مطهری: بازیکنانم در نیمه دوم فوق‌العاده بازی کردند
  • مدیرعامل شرکت گاز کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
  • انحلال دو فدراسیون ورزشی/ بازگشت بادبانی به فدراسیون قایقرانی
  • حمید مطهری از کادر فنی تیم ملی ایران جدا شد
  • دستیار سرشناس قلعه‌نویی از تیم ملی جدا شد
  • مربی تیم ملی فوتبال از کادر فنی قلعه نویی جدا شد
  • مربی تیم ملی فوتبال از کادر فنی جدا شد
  • حمید طیبی: در ازبکستان قدرت خود را به رخ فوتسال جهان خواهیم کشید