Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - برترين ها - ايمان عبدلي: جلال طالباني درگذشت و فقدانش براي اتحاد جامعه ي کردها و عرب ها فقدان بزرگي است، کسي که در نهايت استقلال و شهامت نقش يک مصلح را در خاورميانه ايفا مي کرد و هم منادي ظلم هاي رفته به کردها بود و هم فکر تماميت خاورميانه. از مصلحان خاورميانه يکي کم.
زنان سعودي يا (بهار عربستاني هفته)
حالا همه فهميده ايم که درعربستان خبرهايي هست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روزي خبر آزادي صدور فتوا زنان عربستان مي رسد، روزي خبر اعطاي مجوز رانندگي و قس عليهذا. عربستان در وضعيت متناقضي به سر مي برد؛ از طرفي با آمدن محمد بن سلمان جوان دچار اصلاحات اجتماعي شگرف و گل درشتي شده و از طرفي همچنان گرفتار سرکوب و استبداد داخلي است. در واقع در پس اين تغييرات پر دامنه و رسانه اي شده، لايه ي زيرين حکومت داري درعربستان تغييرات شگرفي نداشته و آن ها همچنان در يمن موجب خجالت مدعيان حقوق بشر هستند و در داخل کشور هم که کلي از روحانيون شيعه را سرکوب مي کنند.
ريشه اين اصلاحات اجتماعي اما در دو سطح قابل رديابي و بررسي است. يک اين که مساله سند 2030 است و چشم انداز تحولاتي است که پيش روي حکومت عربستان قرار گرفته و ديگري خاصيت حواس پرت کني افکار عمومي از اقدامات عربستاني هاست. آن ها با رسانه اي کردن تحولات اجتماعي در واقع از فشار افکار عمومي جهان نسبت به استبداد داخل و خارج بهره مي گيرند. اما آيا اين اصلاحات سرانجام خوشي خواهد داشت؟ آيا آن طور که برخي ها در فضاي مجازي و گفت و گوهاي روزمره مي گويند اين اصلاحات غبطه برانگيز است؟ حتما جملاتي نظير «حتي زنان عربستان هم وارد استاديوم شده اند و ما نشده ايم» را شنيده ايد.

نه! روزگار عربستاني ها غبطه و حسرت ندارد و تاريخ تحولات کشورهايي مشابه عربستان نشان مي دهد که تا زماني که تحولات اجتماعي بر بستر تحولات سياسي اتفاق نيفتد، همه چيز خاصيت برگشت پذيري ناگهاني خواهد داشت. در واقع هيچ کدام از اين تغييرات دلخوشي عميقي براي مردمان جوامعي همچون عربستان نخواهد داشت. عربستان در برهه اي است که درآمدهاي سرشار نفتي موجب افزايش درآمد سرانه مردم کشور شده و در اين مواقع معمولا توقعات طبقاتي افزايش پيدا مي کند و مسائل اجتماعي شبيه تاول مي شود. هر آن امکان ترکيدن و بيرون ريزي چرک ها که همان عقده هاي سال ها انباشت شده است وجود دارد.
فکر کنيد که سال ها توقعات بديهي زنان عربستان با افزايش درآمد سرانه و افزايش جمعيت تحصيل کردگان در اين جامعه هم افزا شده و مردان عربستان حالا در پي تحولات طبقاتي و کسب علم و تحصيل به زندگي با زنان باديه نشين و بدوي رضايت نمي دهند. تعادل در چنين بزنگاه هايي به هم مي خورد. از طرفي هم تحولات سياسي منطقه و وجود شخصي مثل ترامپ که اصولا کوتاه مدت و منفعت طلبانه ديپلماسي مي کند،عربستان را در موقعيتي قرار مي دهد که براي دردانه شدن حتي به قيمت باج دهي تن به تحولاتي بدهد که نه انسدادش و نه گشايش از سر اعتقاد نيست و بيشتر تاکتيکي است. با يک تير تحولات اجتماعي، حکام عربستان چند نشان مي زنند؛ هم افکار عمومي جهان و به تبع آن خاورميانه را تغيير مي دهند و هم از فشار اقدامات بي رحمانه در يمن مي کاهند و البته از ترکيدن آن تاول سطور بالا جلوگيري مي کنند و هم در نهايت بن سلمان چهره ي يک قهرمان را به خود مي گيرد.
اما واضح است که اين تحولات آورده ي چشمگيري براي عربستاني ها نخواهد داشت. چون ساختار سياسي اين کشور همچنان ضد توسعه است و تا زماني که اين قسم اصلاحات نشست نکند و در ساختار کشور نفوذ نکند، هر آن امکان بازگشت به شرايط پيشين وجود دارد خرجش کمي سرکوب و خشونت است. توسعه اجتماعي آمرلانه هيچ وقت پايدار و مانا نبوده و ما چنين روزگاري را دهه ها قبل تر تجربه کرده ايم و روا نيست به تجربيات شکست خورده سال ها پيش خودمان غبطه بخوريم.
محسن افشاني يا (جنجال هفته)
امير تتلو، مهدي طارمي و محسن افشاني؛ تريلوژي ويرانگر هفته هاي گذشته فضاي جامعه ايران با خودش چيزهاي زيادي براي درک و دريافت آن چه که زير پوست ايرانشهر مي گذرد، دارد. به هر حال واقعيت جامعه همين است که اين ها مشتري دارند و بدتر اين که بخش هايي از وجود همه ي ما منفعت طلبي، جنون اين سه نفر با هم دارند. تعارف که نداريم بيشتر از آن که به يکي مثل پرفسور سميعي شبيه باشيم، با تتلو، طارمي و افشاني قرابت داريم. ازهمين جهت هم هست که آن ها را تحت توجه قرار مي دهيم و در زندگي هايمان حداقل به شکل انتزاعي و ذهني سهيم شان مي کنيم.
افشاني به قصد تفريح يا تماشاي بازي پرسپوليس يا هر چيز ديگري به امارات مي رود . کشوري که يکي از نمادهاي خوشگذراني است. او با در حاشيه قرار دادن نام خودش کنار نام پرسپوليس در تيتر افکار عمومي قرار مي گيرد. تا اين جاي کار را که مو لاي درزش نمي رود! اما مشکل از جايي شروع مي شود که ذهنيت شهرت طلب امثال او آن قدر بالغ نيست که راه و رسم ماندگاري را بداند. اگر طارمي با يک ميليارد تومن اعتبارش را معامله مي کند، افشاني جور ديگري بند را به آب مي دهد! اصلا دخلي هم به آن استوري ندارد که از اساس و صحت و سقمش هيچ خبري نداريم. بلکه اين نوشته ناظر به کليت رفتار افشاني است.

چه بسي خيلي از آن هايي که آن استوري را باور کرده اند و يا حتي نکرده اند با اصل داستان منافاتي نداشته باشند. در واقع اين حق را به افشاني مي دهند که سبک زندگي خودش را داشته باشد. شهرت طلبي و منفعت طلبي حتي جنون، در همه ي ما هست و در وجود طارمي و افشاني و تتلو هم به همچنين. اما جالب اين جاست که اين خصايص مسبب فشار افکار عمومي به امثال افشاني نيست. آن خصيصه اي که سال هاست جامعه ايراني را عذاب مي دهد و افکار عمومي تحملش نمي کند «ريا کاري» است. شما فرصت طلب باش به اسم زرنگي توجيه اش مي کنند. جنون داشته باش مي گذارند پاي فشار زندگي، اما ريا کاري هيچ مدلي تحمل نمي شود. در واقع اگر افشاني مواضع آن طرفي نداشته باشد و اين طرفي زندگي کند، کسي کاري به کارش ندارد و اگر طارمي چهره ي موجه نگيرد و مظلوم نمايي نکند و يک ميليارد به جيب بزند، اتفاقا همه مي گويند نوش جانش! و صد البته اگر تتلو روي ناو نرود، کسي گير خالکوبي هايش نخواهد بود، چه بسي تشويقش هم مي کنند. مساله اين جاست که امثال افشاني پس از واقعه هم يا درک نمي کنند يا نمي خواهند درک کنند که ريشه محبوبيت يکي مثل علي کريمي در يکنواختي رفتارش است و ريشه عدم محبوبيت امثال او در تناقض و ريا کاري است، وگرنه که خيلي ها دبي مي روند و خيلي ها هم...
سرباز ضارب کَلاک يا (جنون هفته)
سربازي در پادگان کَلاک فرمانده اش را کشت و بعد خودش را. اتفاقي که اولين نيست و آخرين هم نخواهد بود. سربازي در اين جا از يک فرصت تبديل به يک مساله شده که قاطبه مردم در پذيرش آن مشکل دارند. نيازي به شاهد و مثال نيست، اما خب خيلي از جوان ها ادامه تحصيل مي دهند که صرفا ديرتر گذرشان به پادگان بيفتد يا اصلا اگر خدا خواست امريه بگيرند. خيلي ها به دنبال معافيت هاي عجيب و غريب مي روند و اصلا همين بازار معافيت کاسبي کلاني دارد. همين فوتباليست ها را ببينيد انواع ترفندها را براي گذراندن يک سربازي راحت تر به کار مي بندند و خلاصه که از قضا سرکنگبين صفرا فزوده.
دوران خدمت سربازي را در سيستان و بلوچستان و در زمانه اي که عبدالمالک ريگي آن جا حضور داشت، تجربه کرده ام . چيزهايي را ديده ام و ديده ايم که تصوير واقعي تري از فضاي اين دوساله ي سابقا اجباري به دست مي دهد. واقعيت هاي جاري اين است که چکونگي و کيفيت خدمت سربازي در برخي از مواقع(نه هميشه) تا حد زيادي به اين وابسته است که شما تا چه اندازه اي صاحب موقعيت باشيد. اين سرخوردگي براي برخي ها از همان گام اول و تعيين يگان خدمتي به چشم مي آيد. يعني بعضا هر که کمي تلاش هاي خاص داشته باشد، سربازي راحت تري خواهد داشت.

مساله بعدي حسي از اتلاف وقت است که در پادگان ها جاري است؛ يعني نهايت کارداني و کاربلدي برخي پادگان ها اين است که سرباز مکانيک را در قسمت مکانيکي به کار مي گيرند و يا نانوا را پاي تنور مي گذارد. هيچ فن و حرفه و هنري در محيط متکثر سرباز خانه دست به دست نمي شود. از همين رو اين دو سال را کسي فرصتي براي يادگيري نمي داند و حسي از اتلاف وقت شيوع پيدا مي کند، بدتر اين که چون درآمدي هم براي اين دوسال تعريف نشده، اين حس تبديل به يک باورهم مي شود. گفتيم محيط متکثر و از سرباز خانه ها بايد تصاويري زمخت تر از مستندها و فيلم هاي سينمايي بدانيم. واقعيت امر اين است که ناگهان افرادي با فرهنگ هاي مختلف، کنار هم قرار مي گيرند. بسته ي ناهمگون و غريبي که چون عصبيت در آن جاري است، مستعد انواع ناملايمات هم هست. در واقع از فضاهاي رسمي که فاصله بگيريم، در سربازخانه ها واقعيت هايي جاري است که اصلا شيک و گفتني نيست.
اين ها همه را گفتيم نه که توجيه کنيم اقدام جنون آميز آن سرباز را، براي آن بي گناهاني که جان باختند و آن هايي که مجروح شده اند، ناراحتيم. اما مي دانيم که مي شود با تدبير مسئولان، از سربازي باور ديگري در ذهن ها بسازند که جوان ها براي ورود به آن اشتياق و عجله داشته باشند.
دُرسا درخشاني يا (چالش هفته)
دُرسا درخشاني شطرنج باز ايراني از تيم ملي جدا شده و به بارسلونا رفته. او پيش از اين و بنا به گفته ي خودش در مسابقات بسياري بدون حجاب اسلامي شرکت مي کرده و به تازگي هم که علنا کشف حجاب کرده و صد البته که مساله اساسي و حساسيت برانگيز در مورد خانم درخشاني هم همين مساله «حجاب» است. اين که چند سالگي کلاس اول را تمام کرده و يا اين که فدراسيون شطرنج چه منفعتي از کنار رسانه اي کردن اين داستان کسب کرده و يا مي کند، در وهله ي اول اهميت خاصي ندارد. کما اين که شطرنج هم ورزش فراگير و همه پسندي نيست و دُرسا درخشاني هم شاهکار خاصي انجام نداده بود که گمان کنيم که بود و نبودش عموميت جامعه ي ايراني را تحت تاثير قرار داده. مراد کم ارزش کردن شان و جايگاه ورزشي درخشاني نيست. مقصودم بيشتر اين است که نبود درخشاني براي اذهان عمومي خسران بزرگي نيست. آن ها اگر نسبت به اين ماجرا سمپات رفتار مي کنند، فقط و فقط به خاطر حجاب است.
پيشتر نمونه هاي مشابهي هم داشتيم که براي افکار عمومي تبديل به مساله شده. مثل قضيه ي نيلوفر اردلان که اجازه ي شوهرش را براي خروج از کشور نداشت و از همراهي با تيم فوتسال باز ماند. يا حتي خارج از حوزه ورزش در ميان سينماگران هم به کرات افکار عمومي با مسائلي اين چنين دچار چالش شده و دسته بندي ها در مدح ونکوهش ماجرا موج به راه انداخته. مثل: پوشش ليلا حاتمي در فلان جشنواره يا فاطمه معتمد آريا و ديگران که بعضا کم حجابي و بي حجابي و لمس نامحرم براي جامعه تبديل به مساله شده است.

در واقع اين نمونه ها فرصت هاي رسانه اي هستند که درونيات خانواه هاي ايراني را افشا مي کنند. همان چيزي که در سطحي ديگر در رسانه اي مثل اينستاگرام قابل مشاهده است. رسانه هاي رسمي چيزهاي ديگري را نشان مي دهند و در تلويزيون حتي رستنگاه موي زنان مساله ي غامضي شده است و در فضاي غير رسمي بعضا خبرهاي ديگري است. يک سو عده اي از مردم قرار دارند که نسبت به مساله ي حجاب راحت گير هستند و حتي کسي مثل مسيح علي نژاد از همين پتانسيل سواستفاده مي کند و يک سوي ديگر مردمي هستند که وفادار به تعلقات مذهبي شان مانده اند. در اين بين گروه لاغري (از لحاظ کمي) هم هستند که در ميانه قدم مي زنند؛ همان ها که جلوه اي مدرن از اسلام و حجاب را به نمايش مي گذارند و در بستر حجاب دست به خلاقيت مي زنند. اين ها اما تعدادشان کم است و دسته ي مردد هاي بي حجاب و ترديد کرده هاي آن وري بيشتر هستند.
به نظر براي حل اين داستان به چيزهايي بيشتر از بَنِر و توصيه و نصيحت نياز داريم و سازمان يافته تر و ظريف تر و منعطف تر شايد بشود آن دسته ي لاغر را فربه تر کرد.قاعدتا دُرسا درخشاني هم که از يادها برود اين مساله با نام ديگري چند وقت ديگر پررنگ خواهد شد. چون مساله اي مغشوش و نامفهوم است و روز به روز در ذهن ايراني به شکلي متناقض تر رشد مي کند. از همه ي اين ها که بگذريم با هر متر و معياري حجاب يک قانون است، چه کسي مي تواند قانون شکني را تاييد کند؟

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۶۲۵۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نقش دولت در دریافت زیرمیزی توسط پزشکان

به گزارش «تابناک»، مسعود پزشکیان، نماینده اصلاح‌طلب تبریز در یادداشتی در روزنامه سازندگی نوشت: اخیراً یکی از مواردی که مکرراً درباره موضوعات حوزه پزشکی و فساد در این حوزه مطرح می‌شود، مساله دریافت زیرمیزی یا مبالغی خارج از تعرفه‌های تعیین شده است. ریشه این مساله و فسادی که از این رفتارها ناشی می‌شود را اما باید در سیاست‌گذاری‌ها در این حوزه جست‌وجو کرد.

یکی از مهم‌ترین مواردی که به توسعه این رویه‌های غلط در نظام پزشکی دامن زده و می‌زند، مصوبه مجلس یازدهم با عنوان همسان‌سازی حقوق بازنشستگان بود. در همین مجلس که ما هم در آن حضور داشته و داریم با مصوباتی که در ارتباط با همسان‌سازی حقوق به راه انداختند در حقیقت مساله را برای جامعه پزشکی بدتر کردند چراکه در این همسان‌سازی سقف حقوق مشخص کردند و گفتند، پزشک نمی‌تواند از ایکس رقم اضافه‌تر بگیرد و باید دریافتی در سطح تعیین شده، باقی بماند. نتیجه این سیاست‌گذاری هم شد، دریافت سکه و مبالغ نقد توسط برخی پزشکان به صورت غیررسمی در ازای ارائه خدمت به بیمار در شرایطی که هیچ نظارتی بر مساله نبود و البته گرفتاری مردم در این سیستم.

مدافعان همسان‌سازی حقوق در مجلس به اسم اجرای عدالت این رویه را آغاز و به‌رغم اعتراض‌های شدید ما تبدیل به قانون کردند اما باید توجه داشت همین آدم‌هایی که دم از عدالت می‌زنند و در مجلس مدافع اسم عدالت، قوانینی همچون همسان‌سازی حقوق را مصوب می‌کنند بهترین خدمات را در حوزه پزشکی دریافت می‌کنند. درحال حاضر مجلس با بهترین بیمارستان‌های خصوصی قرارداد دارد، بیمارستان‌هایی که چندین برابر تعرفه دولتی‌ها دریافتی دارد. این افراد و مدافعان عدالت البته در این بیمارستان‌ها بهترین خدمت را می‌گیرند و پول زیادی هم برای دریافت این خدمات پرداخت می‌کنند اما برای مردم از عدالت می‌گویند و همواره در قوانین و مصوبات مورد نظرشان تنها به نمایش دادن عدالت اکتفا می‌کنند.

این گرفتاری‌ها در کشور توسط خود ما در مجلس ایجاد شد، این ما هستیم که با سیاست‌گذاری‌هایمان برای مردم یک سفره باز می‌کنیم و برای بقیه یک سفره و برای خودمان سفره دیگری! غیر از داستان همسان‌سازی، یک موضوع تعرفه‌گذاری‌های پزشکان و البته تعرفه‌گذاری‌های جدید در بیمارستان‌های دولتی نیز بر این وضعیت دامن زده و می‌زند. درحال حاضر در بیمارستان‌های دولتی در ازای ارائه خدمت درمانی پول می‌گیرند، درحالی که تجهیزات هم نیست و بیمار باید برای یک جراحی تجهیزاتش را هم از خارج از بیمارستان تهیه کند. این درحالی است که در دولت قبل و در زمان دکتر روحانی حداقل بیمارستان‌های دولتی دیگر پول نمی‌گرفتند. تعرفه‌گذاری دولت برای ویزیت پزشکان نیز بخش دیگری از این ماجراست.

وقتی کشور تورم ۶۰ درصدی دارد، دولت درحالی ‌که مجوز تعرفه‌ها را به ‌نوعی در اختیار خود گرفته، قیمت‌ها را می‌گوید افزایش بیش از ۲۰ درصد مجاز نیست؛ معنی این حرف این است که پزشکان سکه می‌گیرند و زیرمیزی و دولت هم نمی‌تواند جلوی این مساله را بگیرد. همه این موارد به فساد در حوزه بهداشت و درمان دامن می‌زند. در کنار این مساله که موضوع و طرح پزشک خانواده که مهم‌ترین دست‌انداز پیشروی فساد در وزارت بهداشت است نیز به درستی اجرا نمی‌شود اگر طرح پزشک خانواده را به درستی پیاده کنیم، پزشک، درمان و هزینه و روند کار معلوم است و راه بر بسیاری از مفاسد بسته می‌شود. در شرایط فعلی یک بیمار برای یک بیماری ممکن است به چندین مرکز درمانی و پزشک مراجعه و هزینه کند و جواب نیز نگیرد و کسی هم جوابگو نیست، درحالی که در نظام پزشک خانواده یک فرد به‌ عنوان پزشک مسئول جمعیتی تعریف شده است و این جمعیت باید خدمتی از این پزشک بگیرند که در صورت کوتاهی یا هر مشکل دیگری می‌توانند شکایت کنند. وقتی سیستم نظارت می‌کند، پزشکان و اهالی درمان مجبور هستند طبق سیستم عمل کنند اما متاسفانه حتی این گام نیز برای مبارزه با فساد در نظام پزشکی و درمان برداشته نمی‌شود.

دیگر خبرها

  • شهادت یک سرباز در پی تیراندازی به برجک نگهبانی
  • عطر افشانی مزار شهدا درپلدشت
  • رییس صداوسیما: سریال حشاشین بر اساس تحریف تاریخ اتفاق افتاده؛ ساترا برای پخشش تذکر داد و سکوها هم در همین راستا اقدام کردند/ نمره صداوسیما در حوزه کار روی مساله عفاف و حجاب خیلی بالا نیست
  • مساله اتباع بیگانه، امنیت، کم آبی و بیکاری چالش‌های اصلی فارس است
  • نقش دولت در دریافت زیرمیزی توسط پزشکان
  • امروزه غزه به مساله اول جهان اسلام تبدیل شده است
  • اعتراض کارگردان سرشناس آمریکایی به جنون اشغالگری صهیونیست‌ها
  • تیک‌تاک؛ صدای اعتراض
  • ببینید | جنون صهیونیست‌ها صدای کارگردان آمریکایی را هم درآورد
  • تیک‌تاک؛ صدایی برای اعتراض